توثیقات خاص
توثیق خاص آن است که در مورد یک راوی مشخص، الفاظ دال بر وثاقت آمده باشد، که شامل موارد ذیل است:
1. تنصیص یكی از معصومان - علیهم السلام- : هر گاه یكی از امامان معصوم
علیهم السلام بر وثاقت كسی تصریح كنند، بدون تردید وثاقت او ثابت می گردد و
پیداست در صورت تحقّق چنین تنصیصی بهترین و محكم ترین راه برای اثبات
وثاقت خواهد بود. دستیابی به چنین تصریحی دو راه دارد:
الف. علم وجدانی ؛ یعنی شخصاً در حضور امام علیه السلام از چنین تصریحی
اطلاع یابیم. روشن است كه این راه برای ما در دوران غیبت مسدود است.
ب. از راه روایت معتبر ؛ خوشبختانه این راه قابل دسترسی است ؛ زیرا در
منابع رجالی و روایی روایات قابل توجهی در توثیق راویان به دست ما رسیده
است. به عنوان مثال علی بن مسیّب می گوید: به امام رضا علیه السلام عرض
كردم: وطن من دور است و نمی توانم در هر زمان خدمت شما برسم، آموزه های
دینی ام را از چه كسی دریافت كنم ؟ امام فرمود: از زكریا بن آدم قمی كه
مأمون بر دین و دنیاست. بنابر این امین بودن بر دنیا و دنیا بالاترین تعبیر
برای نشان دادن وثاقت است. و از آنجا كه این روایت صحیح است، پس وثاقت
زكریا بن آدم ثابت می شود[1].
2. تنصیص یكی از اعلام متقدم، مقصود از اعلام متقدم آن دسته از رجالیون
و محدّثان هستند كه پیش از شیخ طوسی (م 460) می زیسته اند ؛ نظیر برقی،
ابن قولویه، كشّی، صدوق، مفید، نجاشی و دیگران. بر این اساس اگر این بزرگان
در منابع رجالی خود بر وثاقت هر یك از راویان تصریح كنند، وثاقت او اثبات
خواهد شد.
3. تنصیص یكی از اعلام متأخر، مقصود از اعلام متأخر، رجالیون پس از شیخ
طوسی ؛ نظیر شیخ منتجب الدین رازی (م 585)، ابن شهر آشوب (م 588)، علامه
حلی (م 726)، علامه مجلسی (م 1111)، و دیگران هستند.
تنصیص اعلام متأخّر بر وثاقت خود به دو دسته قابل تقسیم است:
الف. بخشی از این تنصیص ها مستند به حس است ؛ نظیر دیدگاه های رجالی
شیخ منتجب الدین و ابن شهر آشوب. اینها را اگر چه نمی توان گفت كه معاصر
راویان بوده اند، اما حداقل نسبت به آنان قریب العصر به شمار می روند.
ب. بخشی دیگر از تنصیص های علمای رجال مستند به حدس است. دیدگاه های
رجالیون پس از علامه حلی ؛ هم چون میرزا استرآبادی، سید تفرشی، محقق
اردبیلی، قهپائی، علامه مجلسی و آیت الله خویی و..... این چنین است.
4. ادعای اجماع از سوی رجالیون، همان گونه كه اگر یكی از اعلام متقدم
بر وثاقت یكی از راویان تصریح می كرد، وثاقت او ثابت می شد، اگر او بر
وثاقت كسی ادعای اجماع نماید، دیدگاه او حجّت خواهد بود. و در مباحث اصول
ثابت شده است كه اجماع منقول اگر چه فی حدّ ذاته فاقد حجت است، اما اگر از
سوی كسی كه قول او از باب حجیّت خبر واحد حجت است، ادعا شود از حجیت
برخوردار خواهد شد [2].
[1] - رجال كشی، ص 496.
[2] - برای تفصیل بیشتر ر. ك: فرائد الاصول، ج 1، ص 77 ـ 104.